تا شسته شد ز شیر لب روح پرورش از اهلی شیرازی غزل 896

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

تا شسته شد ز شیر لب روح پرورش

1 تا شسته شد ز شیر لب روح پرورش هیچ از دهان کس نشد آلوده شکرش

2 آن شاخ گل که نخل مرادیست این زمان جز باد صبح کس نگرفته است در برش

3 آه از بتی که چشم اگر برمنش فتد هرگز نمی فتد ز حیا چشم دیگرش

4 گر لوح سینه پاک نسازم ز نقش غیر نتوان که همچو آینه باشم برابرش

5 آهن رباست خاطر اهلی بجذب مهر هرچند از آهن است دل سخت دلبرش

عکس نوشته
کامنت
comment