امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی

تا بر سر بازار به مستی از امیرخسرو دهلوی غزل 129

غزل 129 ام از 2198 غزلیات

تا بر سر بازار به مستی قدمش رفت

1 تا بر سر بازار به مستی قدمش رفت بس خرمن مردان که به باد ستمش رفت

2 هر صبر و سلامت که دل سوخته را بود اندر شکن سلسله خم به خمش رفت

3 یوسف چو گذر کرد به بازار جمالش هر مایه که او داشت به هفده درمش رفت

4 یک روز به شادی وصالش نرسانید آن عمر گرانمایه که ما را به غمش رفت

5 آلوده نشد هیچ گهی دامن نازش زان خون عزیزان که به زیر قدمش رفت

6 بسیار سرافگنده به شمشیر سیاست ای دولت آن سر که به تیغ کرمش رفت

7 رفت از قلم حکم که در عشق رود جان القصه، همان رفت که اندر قلمش رفت

8 جان دید چو خونریزی سلطان خیالش بستد کفن و تیغ به زیر علمش رفت

9 بر یاد وی امشب شب خسرو به درازی کوتاه نشد، گر چه مهی بیش و کمش رفت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تا بر سر بازار به مستی قدمش رفت

شاعر شعر تا بر سر بازار به مستی قدمش رفت چه کسی است ؟

شاعر شعر تا بر سر بازار به مستی قدمش رفت امیرخسرو دهلوی می باشد.

شعر تا بر سر بازار به مستی قدمش رفت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر تا بر سر بازار به مستی قدمش رفت چیست ؟

قالب شعر تا بر سر بازار به مستی قدمش رفت غزل است

مضمون اصلی شعر تا بر سر بازار به مستی قدمش رفت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر