مگردان روی از جلال الدین محمد مولوی غزل 1539

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

مگردان روی خود ای دیده رویم

1 مگردان روی خود ای دیده رویم به من بنگر که تا از تو برویم

2 سبوی جسمم از چشمه‌ات پرآب است مکن ای سنگ دل مشکن سبویم

3 تو جویایی و من جویانتر از تو که داند تو چه جویی من چه جویم

4 همین دانم که از بوی گل تو مثال گل قبا در خون بشویم

5 منم ضراب و عشقت چون ترازو از این خاموش گویا چند گویم

6 زهی مشکل که تو خود سو نداری و من در جستن تو سو به سویم

7 تو اندر هیچ کویی درنگنجی و من اندر پی تو کو به کویم

عکس نوشته
کامنت
comment