ناخورده می ز نرگس او دل از اهلی شیرازی غزل 256

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

ناخورده می ز نرگس او دل خمار یافت

1 ناخورده می ز نرگس او دل خمار یافت تا چیده یک گل از مژه صد زخم خار یافت

2 میکرد شمع از آتش دل بی قرار سعی بعد از هزار سعی بکشتن قرار یافت

3 آنرا چو من رواست که گشت چمن کند کز خار و گل مشام دلش بوی یار یافت

4 من ذره حقیرم و آن آفتاب حسن هرجا نظر فکند چو من صدهزار یافت

5 چندان ز مهر او بفلک رفت دود دل کایینه جمال بآخر غبار یافت

6 با انس آن غزال کنار از جهان گرفت مجنون که آرزوی دل اندر کنار یافت

7 سرچشمه حیات اگر شد نصیب خضر اهلی نمی هم از مژه اشگبار یافت

عکس نوشته
کامنت
comment