دو از ایرانشان ابن ابی الخیر کوش‌نامه 281

ایرانشان ابن ابی الخیر

آثار ایرانشان ابن ابی الخیر

ایرانشان ابن ابی الخیر

دو کانِ گزیده به چنگ آمدش

1 دو کانِ گزیده به چنگ آمدش که زرّ گرامی چو سنگ آمدش

2 یکی کان ازآن سوی شهر سوان به دو هفته در زیر ریگ روان

3 کشیده به عیذاب و مرز حبش چنان گوهر پاک خورشیدفش

4 به راهی که گر تیر برداشتی چنان راه بیراه بگذاشتی

5 نه آباد جایی و نه چاهی بر آب همه ریگ جوشیده از آفتاب

6 به نزد سَکِمّاسَه کان دگر که زرّی ندیدی از آن پاکتر

7 چو از روبله بگذری هفت روز پدید آمد آن کان گیتی فروز

8 چنین تا به مرز سیاهان زفت زبانه کشیده ست زرّ، ای شگفت

9 نپرّد در آن راه پرّان عقاب ز بی آبی و تابش آفتاب

10 همه گنجها زیر رنج اندر است همه شادکامی به گنج اندر است

11 یکی خاربن در همه مرز و بوم نیابی ز ریگ روان و سموم

12 به گاه بهاران و گاه خزان همی گنجها را ببالید از آن

13 چو خودکامه از باختر بازگشت سراسر جهان زو پُر آواز گشت

عکس نوشته
کامنت
comment