- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تن پاکت که زیر پیرهن است وحده لاشریک له، چه تن است
2 هست پیراهنت چو قطره آب که تنک گشته بر گل و سمن است
3 با خودم کش درون پیراهن که تو جانی و جان من بدن است
4 تازیم، در غم تو جامه درم وز پس مرگ نوبت کفن است
5 دل بسی برده ای، نکو بشناس آنکه خسته ترست از آن من است
6 اندر آی و میان جان بنشین که تو جانی و جان ترا بدن است
7 گفته ای، ترک تو نخواهم گفت ترک من گو چه جای این سخن است
8 دهن تنگ را حدیث فراخ چون همی گویی، آخر این چه فن است
9 دل خسرو خوش است با تنگی که مرا یادگار ازان دهن است