-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 امروز بت خندان میبخش کند خنده عالم همه خندان شد بگذشت ز حد خنده
2 پیوسته حسد بودی پرغصه ولیک این دم میجوشد و میروید از عین حسد خنده
3 در من بنگر ای جان تا هر دو سلف خندیم کان خنده بیپایان آورد مدد خنده
4 بربسته و بررسته غرقند در این رسته تا با همگان باشد از عین ابد خنده
5 تا چند نهان خندم پنهان نکنم زین پس هر چند نهان دارم از من بجهد خنده
6 ور تو پنهان داری ناموس تو من دانم کاندر سر هر مویت درجست دو صد خنده
7 هر ذره که میپوید بیخنده نمیروید از نیست سوی هستی ما را کی کشد خنده
8 خنده پدر و مادر در چرخ درآوردت بنمود به هر طورت الطاف احد خنده
9 آن دم که دهان خندد در خنده جان بنگر کان خنده بیدندان در لب بنهد خنده