امروز باز شکل دگرگشت از امیرخسرو دهلوی غزل 1585

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امروز باز شکل دگرگشت یار من

1 امروز باز شکل دگرگشت یار من یادی نکرد از من و از روزگار من

2 صد ره فتاده بر ره خویشم بدید و هیچ رحمت نکرد بر دل امیدوار من

3 مردم در آرزوی کناری و بخت بد ننهاد آرزوی من اندر کنار من

4 عمرم در انتظار شد و یک دم آن حریف نآمد که وای بر من و بر انتظار من!

5 گه آه و گاه گریه و زاری و گه نفیر یارب، کجا شد آن همه صبر و قرار من؟

6 گر من به کوی می دوم از بهر یک نظر تا به که گشت می زند آن شهسوار من

7 ای مردمان، به زهره و مه بنگرید، لیک زنهار منگرید به سوی نگار من

8 ایزد کجات بهر هلاک من آفرید ای آفت دل من و آشوب کار من

9 دشمن بدید گریه خسرو، دلش بسوخت هرگز نگفتیش که بس، ای دوستدار من

عکس نوشته
کامنت
comment