تا زلف تو همچو مار می‌پیچد از عطار نیشابوری غزل 170

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

تا زلف تو همچو مار می‌پیچد

1 تا زلف تو همچو مار می‌پیچد جان بی دل و بی قرار می‌پیچد

2 دل بود بسی در انتظار تو در هر پیچی هزار می‌پیچد

3 زان می‌پیچم که تاج را چندین زلف تو کمندوار می‌پیچد

4 بس جان که ز پیچ حلقهٔ زلفت در حلقهٔ بی شمار می‌پیچد

5 بس دل که ز زلف تابدار تو چو زلف تو تابدار می‌پیچد

6 بس تن که ز بار عشق یک مویت بی روی تو زیر دار می‌پیچد

7 تو می‌گذری ز ناز بس فارغ و او بر سر دار زار می‌پیچد

8 هر دل که شکار زلف تو گردد جان می‌دهد و چو مار می‌پیچد

9 ترکانه و چست هندوی زلفت بس نادره در شکار می‌پیچد

10 هر دل که ز دام زلف تو بجهد زان چهرهٔ چون نگار می‌پیچد

11 چون می‌پیچد فرید بپذیرش زیرا که به اضطرار می‌پیچد

عکس نوشته
کامنت
comment