1 به انگشتان پا از زیر کرسی ز کس ها کرده ام احوال پرسی
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 برخیز که باید به قدح خون رز افگند کِامد مهِ فروردین تا شد مهِ اسفند
2 آورد نسیم آنچه همی باید آورد افگند صبا آنچه همی شاید افگند
1 آزرده ام از آن بُتِ بسیار ناز کن پا از گلیمِ خویش فزونتر دراز کن
2 با آنکه از رُخَش خطِ مُشکین دمیده باز آن تُرکِ ناز کن نشود تَرکِ ناز کن
1 تا بر سر است سایۀ شه زاده ایرجم گویی مگر به تاج فریدون مُتَوَّجَم
2 ما هر دو شاه زاده و ما هر دو ایرجیم اما چه ایرجی بود او ، من چه ایرجم!
1 ای خایه به دست تو اسیرم بنمودهای از جماع سیرم
2 دستم نشود به تخم کَس بند تا باد تو کرده دست گیرم
1 آب حیات است پدر سوخته حَبِّ نبات است پدر سوخته
2 وه چه سیه چرده و شیرین لب است چون شکلات است پدر سوخته
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **