- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا چشم دل به طلعت آن ماه منظر است طالع مگو که چشمه خورشید خاورست
2 کافر نه ایم و بر سرمان شور عاشقی است آنرا که شور عشق به سر نیست کافر است
3 بر سردر عمارت مشروطه یادگار نقش به خون نشسته عدل مظفر است
4 ما آرزوی عشرت فانی نمی کنیم ما را سریر دولت باقی مسخر است
5 راه خداپرستی ازین دلشکستگی است اقلیم خود پرستی از آن راه دیگر است
6 یک شعر عاقلی و دگر شعر عاشقی است سعدی یکی سخنور و حافظ قلندر است
7 بگذار شهریار به گردون زند سریر کز خاک پای خواجه شیرازش افسر است