- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا دل از سیر و سلوک رهش آگاهی یافت راه بیرون شدن از ورطهٔ گمراهی یافت
2 هرکه ره یافت بدین در به گدایی روزی منصب دولت و منشور شهنشاهی یافت
3 ای گل از مرغ سحر قدر شب وصل بپرس کاین سعادت به دعاهای سحرگاهی یافت
4 پای در ره بنه و دست ز خود کوته کن که درازیّ امل دست ز کوتاهی یافت
5 ای خیالی غرض خویش ز فیض کرمش خواه، چون هرچه از او می طلبی خواهی یافت