تا دیده ام بخواب شبی بوتراب از اهلی شیرازی غزل 6

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

تا دیده ام بخواب شبی بوتراب را

1 تا دیده ام بخواب شبی بوتراب را چشمم دگر بخواب ندیده است خواب را

2 شاه نجف که نقد وجودست در جهان گنج وجود اوست جهان خراب را

3 هر کس که یافت خاک در او بهشت یافت آری بهشت خاک درست این جناب را

4 ای آفتاب تا شده یی در نقاب غیب ظلمت گرفته است بر افکن نقاب را

5 تا ماه نو بشکل رکابت بر آمده صد حسرت است بر مه نو آفتاب را

6 مه را اگر مجال عنان گیری تو نیست چندان مجال ده که ببوسد رکاب را

7 اهلی نظر بعالم روحانیان گشاد تا سرمه ساخت خاک در بوتراب را

عکس نوشته
کامنت
comment