خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی
خواجوی کرمانی

تا دلم در خم آن زلف سمن‌سا از خواجوی کرمانی غزل 240

غزل 240 ام از 1143 غزلیات

تا دلم در خم آن زلف سمن‌سا افتاد

1 تا دلم در خم آن زلف سمن‌سا افتاد کار من همچو سر زلف تو در پا افتاد

2 بسکه دود دل من دوش ز گردون بگذشت ابر در چشم جهان بین ثریا افتاد

3 راستی را چو ز بالای توام یاد آمد ز آه من غلغله در عالم بالا افتاد

4 چشم دریا دل ما چون ز تموج دم زد شور در جان خروشنده دریا افتاد

5 اشکم از دیده از آن روی فتادست کزو راز پنهان دل خسته بصحرا افتاد

6 گویدم مردمک دیدهٔ گریان که کنون کار چشم تو چه اندیشه چو با ما افتاد

7 بلبل سوخته از بسکه برآورد نفیر دود دل در جگر لالهٔ حمرا افتاد

8 کوکب حسن چو گشت از رخ یوسف طالع تاب در سینهٔ پر مهر زلیخا افتاد

9 دل خواجو که چو وامق ز جهان فارد گشت مهره‌ئی بود که در ششدر عذرا افتاد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تا دلم در خم آن زلف سمن‌سا افتاد

شاعر شعر تا دلم در خم آن زلف سمن‌سا افتاد چه کسی است ؟

شاعر شعر تا دلم در خم آن زلف سمن‌سا افتاد خواجوی کرمانی می باشد.

شعر تا دلم در خم آن زلف سمن‌سا افتاد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر تا دلم در خم آن زلف سمن‌سا افتاد چیست ؟

قالب شعر تا دلم در خم آن زلف سمن‌سا افتاد غزل است

مضمون اصلی شعر تا دلم در خم آن زلف سمن‌سا افتاد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین است.
بنر