-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا دلم در خم آن زلف سمنسا افتاد کار من همچو سر زلف تو در پا افتاد
2 بسکه دود دل من دوش ز گردون بگذشت ابر در چشم جهان بین ثریا افتاد
3 راستی را چو ز بالای توام یاد آمد ز آه من غلغله در عالم بالا افتاد
4 چشم دریا دل ما چون ز تموج دم زد شور در جان خروشنده دریا افتاد
5 اشکم از دیده از آن روی فتادست کزو راز پنهان دل خسته بصحرا افتاد
6 گویدم مردمک دیدهٔ گریان که کنون کار چشم تو چه اندیشه چو با ما افتاد
7 بلبل سوخته از بسکه برآورد نفیر دود دل در جگر لالهٔ حمرا افتاد
8 کوکب حسن چو گشت از رخ یوسف طالع تاب در سینهٔ پر مهر زلیخا افتاد
9 دل خواجو که چو وامق ز جهان فارد گشت مهرهئی بود که در ششدر عذرا افتاد