به سر من اگر آن طرفه از امیرخسرو دهلوی غزل 760

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

به سر من اگر آن طرفه پسر باز آید

1 به سر من اگر آن طرفه پسر باز آید عمر من هر چه برفته ست ز سر باز آید

2 زو نبودم به نظر قانع و می کردم ناز کار من کاش کنون هم به نظر باز آید

3 ماه من رفت که از حسن به شکلی دگر است وه که ماهی برود، شکل دگر باز آید

4 هوش و دل رفت، به جان آمدنش می خواهم چه کنم؟ چیزی ازان رفته مگر باز آید

5 برو، ای صورت آن چشم که در چشم منی که نرفته ست ز کویش ز سفر باز آید

6 دیده چندان به کف پای سفیدش مالم که سیاهش کنم از مالش، اگر باز آید

7 طرفه تیریست که بر سینه زند هجرانش کز جگر بگذرد و هم به جگر باز آید

8 گاه گربه رسد آبم به کمر، باز رود باز چون گریه کنم تا به کمر باز آید

9 خبری هم نفرستاد که گر باز رود خسرو بی خبر، آخر به خبر باز آید

عکس نوشته
کامنت
comment