جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

به از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1733

غزل 1733 ام از 6329 غزلیات

به جان عشق دانه و دام

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11

1 به جان عشق دانه و دام که عزم صد سفرستم ز روم تا سوی شام

2 نمی‌خورم به حلال و حرام من سوگند به جان عشق که بالاست از حلال و حرام

3 به جان عشق که از جان جان لطیفتر است که عاشقان را عشق است هم شراب و طعام

4 فتاده ولوله در شهر از ضمیر حسود که بازگشت فلان کس ز دوست دشمن کام

5 نه عشق آتش و جان من است سامندر نه عشق کوره و نقد من است زر تمام

6 نه عشق ساقی و مخمور اوست جان شب و روز نه آن شراب ازل را شده‌ست جسمم جام

7 نهاده بر کف جامی بر من آمد عشق که ای هزار چو من عشق را غلام غلام

8 هزار رمز به هم گفته جان من با عشق در آن رموز نگنجیده نظم حرف و کلام

9 بیار باده خامی که خالی است وطن که عاشق زر پخته ز عشق باشد خام

10 ورای وهم حریفی کنیم خوش با عشق نه عقل گنجد آن جا نه زحمت اجسام

11 چو گم کنیم من و عشق خویشتن در می بیاید آن شه تبریز شمس دین که سلام

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر به جان عشق دانه و دام

شاعر شعر به جان عشق دانه و دام چه کسی است ؟

شاعر شعر به جان عشق دانه و دام جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر به جان عشق دانه و دام در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر به جان عشق دانه و دام چیست ؟

قالب شعر به جان عشق دانه و دام غزل است

مضمون اصلی شعر به جان عشق دانه و دام چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر