به گوش آنکه بود بهره‌ور از واعظ قزوینی غزل 522

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

به گوش آنکه بود بهره‌ور ز فهمیدن

1 به گوش آنکه بود بهره‌ور ز فهمیدن صدای ریختن آبروست خندیدن

2 سفر برون برد از طبع مرد خامی‌ها کباب پخته نگردد، مگر به گردیدن

3 ترا به سختی ایام می‌کنند آگاه که چشم را سبب بینش است مالیدن

4 ز بی‌دماغی خود از سلوک اهل زمان به این خوشم که ندارم دماغ رنجیدن

5 ز سطر رشته زنار خواندن این مضمون که: کفر محض بود گرد خلق گردیدن!

6 ز بخل خرج، ره دخل بسته می‌گردد که شیر پستان کم گردد از ندوشیدن

7 چو گوش تند شنو، چشم داری از مردم؟ چو هست کار تو واعظ، همیشه نشنیدن!

عکس نوشته
کامنت
comment