- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 غم کشی چند یار خویش کنم گریه بر روزگار خویش کنم
2 با دل خویش درد خود گویم مویه بر سو کوار خویش کنم
3 می رود چون ز خون دل رقمی بر درت یادگار خویش کنم
4 مرغ دامیم کو رخت که دمی ناله در نوبهار خویش کنم؟
5 دل نی و جان نی، پیش تو چه کنم؟ که تو را شرمسار خویش کنم
6 چون به جز غم کسی نه محرم ماست غم خود غمگسار خویش کنم
7 یار باید به وقت خوردن غم خسرو خسته یار خویش کنم