- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا چند کنیم از تو قناعت به نگاهی یک عمر قناعت نتوان کرد الهی
2 دیریست که چون هاله همه دور تو گردم چون بازشوم از سرت ای مه به نگاهی
3 بر هر دری ای شمع چو پروانه زنم سر در آرزوی آن که بیابم به تو راهی
4 نه روی سخن گفتن و نه پای گذشتن سرگشته ام ای ماه هنرپیشه پناهی
5 در فکر کلاهند حریفان همه هشدار هرگز به سر ماه نرفته است کلاهی
6 بگریز در آغوش من از خلق که گلها از باد گریزند در آغوش گیاهی
7 در آرزوی جلوه مهتاب جمالش یا رب گذراندیم چه شبهای سیاهی
8 یک عمر گنه کردم و شرمنده که در حشر شایان گذشت تو مرا نیست گناهی