تا چند خرقه از جلال الدین محمد مولوی غزل 876

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

تا چند خرقه بردرم از بیم و از امید

1 تا چند خرقه بردرم از بیم و از امید درده شراب و واخرام از بیم و از امید

2 پیش آر جام آتش اندیشه سوز را کاندیشه‌هاست در سرم از بیم و از امید

3 کشتی نوح را که ز طوفان امان ماست بنما که زیر لنگرم از بیم و از امید

4 آن زر سرخ و نقد طرب را بده که من رخسارزرد چون زرم از بیم و از امید

5 در حلقه ز آنچ دادی در حلق من بریز کآخر چو حلقه بر درم از بیم و از امید

6 بار دگر به آب ده این رنگ و بوی را کاین دم به رنگ دیگرم از بیم و از امید

7 ز آبی که آب کوثر اندر هوای اوست کاندر هوای کوثرم از بیم و از امید

8 در عین آتشم چو خلیلم فرست آب کزر مثال بتگرم از بیم و از امید

9 کوری چشم بد تو ز چشمم نهان مشو کز چشم‌ها نهانترم از بیم و از امید

10 در آفتاب روی خودم دار زانک من مانند این غزل ترم از بیم و از امید

عکس نوشته
کامنت
comment