- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خستهٔ عشق تو بیچاره شفا را چه کند مبتلای غم تو غیر بلا را چه کند
2 کشتهٔ عشق تو چون از تو بلا می بیند همچو منصور فنا دار بقا را چه کند
3 دردمندی که چو ما دُردی دردت نوشد با چنین درد خوشی صاف دوا را چه کند
4 آنکه در میکدهٔ عشق تو یابد جائی نزهت باغچهٔ هر دو سرا را چه کند
5 بندهٔ عشق تو چون سید هر سلطانست منصب دینی و عقبای گدا را چه کند