وقت نزاع، جان و دل از بهر از واعظ قزوینی غزل 417

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

وقت نزاع، جان و دل از بهر غارتش

1 وقت نزاع، جان و دل از بهر غارتش ناخن بهمزند ز دو ابرو اشارتش

2 شاید که در لباس رسد از لبش بکام پنهان شده است معنی از آن در عبارتش

3 گردیده خاطرم چو قدمگاه یاد او غمها از آن کنند تلاش زیارتش

4 دل خانه شکسته ز بار وجود تست باشد خراب ساختن خود، عمارتش

5 واعظ نبود با خبر از زخم تیغ دوست مرهم چه خوب کرد که داد این بشارتش

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر