جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

چادر از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) مثنوی معنوی 7

مثنوی معنوی 7 ام از 6329 دفتر چهارم

چادر خود را برو افکند زود

1 چادر خود را برو افکند زود مرد را زن ساخت و در را بر گشود

2 زیر چادر مرد رسوا و عیان سخت پیدا چون شتر بر نردبان

3 گفت خاتونیست از اعیان شهر مر ورا از مال و اقبالست بهر

4 در ببستم تا کسی بیگانه‌ای در نیاید زود نادانانه‌ای

5 گفت صوفی چیستش هین خدمتی تا بر آرم بی‌سپاس و منتی

6 گفت میلش خویشی و پیوستگیست نیک خاتونیست حق داند که کیست

7 خواست دختر را ببیند زیر دست اتفاقا دختر اندر مکتبست

8 باز گفت ار آرد باشد یا سبوس می‌کنم او را به جان و دل عروس

9 یک پسر دارد که اندر شهر نیست خوب و زیرک چابک و مکسب کنیست

10 گفت صوفی ما فقیر و زار و کم قوم خاتون مال‌دار و محتشم

11 کی بود این کفو ایشان در زواج یک در از چوب و دری دیگر ز عاج

12 کفو باید هر دو جفت اندر نکاح ورنه تنگ آید نماند ارتیاح

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چادر خود را برو افکند زود

شاعر شعر چادر خود را برو افکند زود چه کسی است ؟

شاعر شعر چادر خود را برو افکند زود جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر چادر خود را برو افکند زود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر چادر خود را برو افکند زود چیست ؟

قالب شعر چادر خود را برو افکند زود مثنوی معنوی است

مضمون اصلی شعر چادر خود را برو افکند زود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.