1 آنها که نگار را نگارند پیوسته نگار را نگارند
2 جانی یابند هر زمانی هر دم جانی بدو سپارند
3 این طرفه که زاهدان مخمور از مستی ما خبر ندارند
4 ای عقل برو که بزم عشقست اینجا چه توئی کجا گذارند
5 هر لحظه ز غیب در شهادت طرح دگری ز نو بر آرند
6 عالم دانی که در نظر چیست نقشی که بر آب می نگارند
7 مستیم و حریف نعمت الله بیچاره کسان که در خمارند
دیدگاهها **