آنکه بر هر طرفی منتظرانند از خواجوی کرمانی غزل 28

خواجوی کرمانی

آثار خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

آنکه بر هر طرفی منتظرانند او را

1 آنکه بر هر طرفی منتظرانند او را ننگرد هیچ که خلقی نگرانند او را

2 سرو را بر سر سرچشمه اگر جای بود جای آن هست که بر چشم نشانند او را

3 حیف باشد که چنان روی ببیند هرکس زانک کوته‌نظران قدر ندانند او را

4 هست مقصود دلم زان لب شیرین شکری بود آیا که بمقصود رسانند او را

5 راز عشاق چو از اشک نماند پنهان فرض عینست که از دیده برانند او را

6 هر که جان در قدمش بازد و قدری داند اهل دل عاشق جانباز نخوانند او را

7 خواجو ار تشنه بمیرد به جز از مردم چشم آبی این طایفه برلب نچکانند او را

عکس نوشته
کامنت
comment