1 آنانکه بخوبی زنان مینازند با صورت دیوار نظر میبازند
2 جز صورت دیوار چه خواهد بودن شکلی که بسرخی و سفیدی سازند
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 کرد بیدارم ز خواب بیخودی آن آفتاب این چنین بیداریی هرگز نبیند کس بخواب
2 شب سگت سوی من آمد ره مگر گم کرده بود یا شنید از سوز داغ سینه ام بوی کباب
1 عشق جانان راحت جان من بیچاره است آتش دوزخ بهشت مرغ آتشخواره است
2 تا گل رویش شکفت آن سرو دل با کس نماند ور کسی دارد دلی چون غنچه هم صد پاره است
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **