آنها که ز آیینهٔ دل زنگ از خیالی بخارایی غزل 98

خیالی بخارایی

آثار خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

آنها که ز آیینهٔ دل زنگ زدودند

1 آنها که ز آیینهٔ دل زنگ زدودند خود را به تو هر نوع که بودند نمودند

2 اهل نظر از آینهٔ وحدت از آن پیش حیران تو بودند که موجود نبودند

3 تا چشم دل از غیر تماشای تو عشّاق بستند، نقاب از رخِ مقصود گشودند

4 شک نیست که سودازدگان تا به ارادت سودند سری بر قدمت در سر سودند

5 تا دل بربایند نمودند رخ خوب خوبان به طریقی که نمودند ربودند

6 راهی به عدم جوی خیالی ز دهانش بر رغم کسانی که گرفتار وجودند

عکس نوشته
کامنت
comment