آنها که بی تو در دل و جان از خیالی بخارایی غزل 21

خیالی بخارایی

آثار خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

آنها که بی تو در دل و جان سقیم ماست

1 آنها که بی تو در دل و جان سقیم ماست از درد خود بپرس که یار قدیم ماست

2 باغ بهشت بی سر کویت جهنم است دیدار حور بی تو عذاب الیم ماست

3 گردن ز تیغ حکم تو پیچیدمی ولی ترک رضای دوست خطای عظیم ماست

4 گفتم یکی ز حلقه به گوشان تُست دُر خندان شد و نمود که آری یتیم ماست

5 قانع شدن به سرو خیالی ز قامتش کج بینیِ طبیعتِ نا مستقیم ماست

عکس نوشته
کامنت
comment