- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اهل خرد که از همه عالم بریدهاند داند خرد که از چه به کنج آرمیدهاند
2 دانندگان که وقت جهان خوش بدیدهاند خوش وقتشان که گوشه عزلت گزیدهاند
3 محرم درون پرده مقصود نیستند جز عاشقان که پرده عصمت دریدهاند
4 برتر جهان به جاده همت که کاهلند آن بختیان که سدره و طوبی چریدهاند
5 در بیضه پر مرغ بروید، برون تر آی کت پر دهد، کزان به بلندی پریدهاند
6 جان نیز هست با دگران این گروه را کز بهر عزم عالم وحدت پریدهاند
7 نارفته ره، رونده به جایی نمیرسد ناچار رفتهاند ره، آنگه رسیدهاند
8 وان جان کنان که در غم مال است جانشان جان دادهاند و پارهخاکی خریدهاند
9 خسرو، مگوی بد که درین گنبد از صدا خلق آنچه گفتهاند، همان را شنیدهاند