-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 این غزل یک دو نوبت از سرسوز بلبلی باز گفت در نوروز
2 کای گل تازه روی خندان لب وی دلارای بوستان افروز
3 گر بدانستمی که فرقت تو اینچنین صعب باشد و دلسوز
4 از تو خالی نبودمی یکدم وز تو دوری نجستمی یک روز
5 من چنین از تو دور و بر وصلت خار سر تیز از آن صفت پیروز
6 در دلم زان دراز سوختنیست این همه زخم ناوک دلدوز
7 گل بخندید و گفت خامش باش و آتش دل ز خار بر مفروز
8 اگرت هست برگ صحبت ما دیدهٔ باز را به خار بدوز
9 برکناری برو چو چنگ بساز در میانی بیا چو عود بسوز
10 هر که دارد سر محبت تو گو ز خواجو بیا وعشق آموز
11 وین گهرها که میکند تضمین یک بیک میگزین و میاندوز