این جا کسیست از جلال الدین محمد مولوی غزل 188

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

این جا کسیست پنهان خود را مگیر تنها

1 این جا کسیست پنهان خود را مگیر تنها بس تیز گوش دارد مگشا به بد زبان را

2 بر چشمه ضمیرت کرد آن پری وثاقی هر صورت خیالت از وی شدست پیدا

3 هر جا که چشمه باشد باشد مقام پریان بااحتیاط باید بودن تو را در آن جا

4 این پنج چشمه حس تا بر تنت روانست ز اشراق آن پری دان گه بسته گاه مجری

5 وان پنج حس باطن چون وهم و چون تصور هم پنج چشمه می‌دان پویان به سوی مرعی

6 هر چشمه را دو مشرف پنجاه میرابند صورت به تو نمایند اندر زمان اجلا

7 زخمت رسد ز پریان گر باادب نباشی کاین گونه شهره پریان تندند و بی‌محابا

8 تقدیر می‌فریبد تدبیر را که برجه مکرش گلیم برده از صد هزار چون ما

9 مرغان در قفس بین در شست ماهیان بین دل‌های نوحه گر بین زان مکرساز دانا

10 دزدیده چشم مگشا بر هر بت از خیانت تا نفکند ز چشمت آن شهریار بینا

11 ماندست چند بیتی این چشمه گشت غایر برجوشد آن ز چشمه خون برجهیم فردا

عکس نوشته
کامنت
comment