1 این بانگ خوش از جانب کیوان منست این بوی خوش از گلشن و بستان منست
2 آن چیز که او بر دل و بر جان منست تا بر رود او کجا رود آن منست
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 بازشکستند خلق سلسله یا مسلمین باز درافکند عشق غلغله یا مسلمین
2 دشمن جانهای ماست دوستی دوستان مادر فتنه شدهست حامله یا مسلمین
1 هر آن بیمار مسکین را که از حد رفت بیماری نماند مر ورا ناله نباشد مر ورا زاری
2 نباشد خامشی او را از آن کان درد ساکن شد چو طاقت طاق شد او را خموش است او ز ناچاری
1 چه چیزست آنک عکس او حلاوت داد صورت را چو آن پنهان شود گویی که دیوی زاد صورت را
2 چو بر صورت زند یک دم ز عشق آید جهان برهم چو پنهان شد درآید غم نبینی شاد صورت را
1 دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد
2 در این بازار عطاران مرو هر سو چو بیکاران به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد
1 بوقلمون چند از انکار تو در کف ما چند خلد خار تو
2 یار تو از سر فلک واقف است پس چه بود پیش وی اسرار تو
1 هله هش دار که در شهر دو سه طرارند که به تدبیر کلاه از سر مه بردارند
2 دو سه رندند که هشیاردل و سرمستند که فلک را به یکی عربده در چرخ آرند
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **