- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 این حدیثش همچو دودست ای اله دست گیر ار نه گلیمم شد سیاه
2 من به حجت بر نیایم با بلیس کوست فتنهٔ هر شریف و هر خسیس
3 آدمی کو علم الاسما بگست در تک چون برق این سگ بی تکست
4 از بهشت انداختش بر روی خاک چون سمک در شست او شد از سماک
5 نوحهٔ انا ظلمنا میزدی نیست دستان و فسونش را حدی
6 اندرون هر حدیث او شرست صد هزاران سحر در وی مضمرست
7 مردی مردان ببندد در نفس در زن و در مرد افروزد هوس
8 ای بلیس خلقسوز فتنهجو بر چیم بیدار کردی راست گو