1 ای چرخ فلک خرابی از کینهٔ توست بیدادگری شیوهٔ دیرینهٔ توست
2 ای خاک اگر سینه تو بشکافند بس گوهر قیمتی که در سینهٔ توست
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 مائیم که اصل شادی و کان غمیم سرمایهٔ دادیم و نهاد ستمیم
2 پستیم و بلندیم و کمالیم و کمیم آئینهٔ زنگ خورده و جام جمیم
1 این کوزه که آبخوارهٔ مزدوریست از دیدهٔ شاهی و دل دستوریست
2 هر کاسهٔ می که بر کف مخموریست از عارض مستی و لب مستوریست
1 اجزای پیالهای که درهم پیوست، بشکستنِ آن روا نمیدارد مست،
2 چندین سر و ساقِ نازنین و کفِ دست، از مِهرِ که پیوست و به کینِ که شکست؟
1 تا کی غم آن خورم که دارم یا نه وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه
2 پرکن قدح باده که معلومم نیست کاین دم که فرو برم برآرم یا نه
1 هر راز که اندر دل دانا باشد باید که نهفتهتر ز عنقا باشد
2 کاندر صدف از نهفتگی گردد در آن قطره که راز دل دریا باشد
1 دنیا دیدی و هرچه دیدی هیچ است، و آن نیز که گفتی و شنیدی هیچ است،
2 سرتاسرِ آفاق دویدی هیچ است، و آن نیز که در خانه خزیدی هیچ است.
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **