این و آن بود جمله از شاه نعمت‌الله ولی غزل 712

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

این و آن بود جمله آن گردید

1 این و آن بود جمله آن گردید این چنین بود آن چنان گردید

2 باز علم بدیع می خوانیم این معانی از آن بیان گردید

3 هر که در صحبتم دمی بنشست محرم راز عاشقان گردید

4 در مقامی که جان نمی گنجد گرد آنجا کجا توان گردید

5 وانکه چون ما فتاد در دریا قطره ای بحر بیکران گردید

6 هر که دل را به دلبری بسپرد مونس جان دلبران گردید

7 نعمت الله پیر عارف بود این زمان باز نوجوان گردید

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر