- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از کمی پیوسته باید بیشی خود خواستن میفزاید روشنایی شمع را از کاستن
2 کعبتین آسا درین دیرین بساط ششدری نقش کس تا می نشیند، بایدش برخاستن
3 تا شوی ممتاز، در اصلاح کار خود بکوش میدهد بر سرفرازی نخل را پیراستن
4 زیب و زینت نیکمردان را همان نیکی بس است حسن کامل فارغست از منت آراستن
5 پای بند این جهان را، لاف آزادی خطاست از سر خس نیست ممکن شعله را برخاستن
6 خودنمایی ناقصان را موجب رسواییست میشود پیدا قد کوتاه در برخاستن
7 جرم را واعظ در آن درگاه روی دیگر است عذر تقصیرم، همان تقصیر خواهد خواستن