از سوی دل لشکر از جلال الدین محمد مولوی غزل 999

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

از سوی دل لشکر جان آمدند

1 از سوی دل لشکر جان آمدند لشکر پیدا و نهان آمدند

2 جامه صبر من از آن چاک شد کز ره جان جامه دران آمدند

3 چادر افکنده عروسان روح در طلب شاه جهان آمدند

4 بر مثل سیل خوش از لامکان رقص کنان سوی مکان آمدند

5 صورت دل صورت‌ها را شکست پردگیان ملک ستان آمدند

6 هر چه عیان بود نهان آمدند هر چه نهان بود عیان آمدند

7 هر چه نشان داشت نشانش نماند هر چه نشان نیست نشان آمدند

عکس نوشته
کامنت
comment