-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرا قلاش میخوانند، هستم من از دردی کشان نیم مستم
2 نمیگویم ز مستی توبه کردم هر آن توبه کزان کردم، شکستم
3 ملامت آن زمان بر خود گرفتم که دل در مهر آن دلدار بستم
4 من آن روزی که نام عشق بردم ز بند ننگ و نام خویش رستم
5 نمیگویم که فاسق نیستم من هر آن چیزی که میگویند هستم
6 ز زهد و نیکنامی عار دارم من آن عطار دردیخوار مستم