- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سزد که سجده کنند، ای برهمن عجمی همه بتانت که محراب چشم هر صنمی
2 در آب و آینه بینی همیشه صورت خویش که آفتاب پرستی و بت پرستی همی
3 همه ولایت روی تو یاغی ست مگر سواد خطه تو اندکی قلمی
4 به فرق تاج زمرد برآر چون طاووس درآ به جلوه که طاووس هندی، ای عجمی
5 برون کشم رگ جان، بهر چه کشم بارش ز عشق تو که نه از لات سومنات کمی
6 دریغ نیست که سوزند هندوان خود را ز دوستیست که چون سومنات محترمی
7 نموده می شود آفاق، در صفای تنت تو آبگینه هنری نه ای که جام جمی
8 سیاه تخته هندو بود سفید رخم تو از سیاهی هند ز سفیدیی رقمی
9 چو گشت خسرو جادو زبون غمزه تو به خواب بستنش افسون هندیی چه دمی؟