این حریفان که گهی زاهد از واعظ قزوینی غزل 310

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

این حریفان که گهی زاهد و گه اوباشند

1 این حریفان که گهی زاهد و گه اوباشند از پی وسعت روزی، نخود هرآشند

2 رفته دندان و، پی نقش و نگارند هنوز گویی این طفل مزاجان صدف نقاشند

3 جمله بینا به عیوب هم و، کور از هنرند همه در شام سیه رویی خود خفاشند

4 عیب هم را همه چشمند و زبان، چون مقراض روز و شب همدم یکدیگر و، در پرخاشند

5 سینه ها، ز آتش کینها شده فانوس خیال رازها زان همه در پرده دلها فاشند

6 نه همین کلک تو واعظ گهرافشان شده است راست گویان همه با دیده گوهر پاشند

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر