کسی چو نیست که پیش تو از خیالی بخارایی غزل 202

خیالی بخارایی

آثار خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

کسی چو نیست که پیش تو عذر ما خواهد

1 کسی چو نیست که پیش تو عذر ما خواهد تو در گذار که عذر تو را خدا خواهد

2 لبت خرید به بوسی مرا و جان طلبید ضرور هر که خَرَد بنده آشنا خواهد

3 اگر چه هرچه ز من خواست می برد چشمت هنوز تا دل بی رحم تو چه ها خواهد

4 به باد صبح بگو تا نسیم زلف تو را به طالبی برساند که از هوا خواهد

5 کسی به کوی محبّت قدم تواند زد که دست از همه وا دارد و تو را خواهد

6 بدین امید خیالی ملازم همه جاست که جان دهد به هوای تو هرکجا خواهد

عکس نوشته
کامنت
comment