خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی
خواجوی کرمانی

کس نیست که دست من غمخوار از خواجوی کرمانی غزل 293

غزل 293 ام از 1143 غزلیات

کس نیست که دست من غمخوار بگیرد

1 کس نیست که دست من غمخوار بگیرد یا دادم از آن دلبر عیار بگیرد

2 هر لحظه سرشکم بدود گرم و بشوخی جیب من دلخستهٔ بیمار بگیرد

3 کی بار دهد شاخ امید من اگر یار ترک من بیچاره بیکبار بگیرد

4 فرهاد چو یاد آورد از شکر شیرین خوناب دلش دامن کهسار بگیرد

5 سیلاب سرشکست که هنگام عزیمت پیش ره یاران وفادار بگیرد

6 ساقی بده آن می که دل لالهٔ سیراب بی بادهٔ گلرنگ ز گلزار بگیرد

7 هر دم که در آن نرگس پر خواب تو بینم خون جگرم دیده بیدار بگیرد

8 ترسم که برآرم نفسی از دل پردرد و آئینه رخسار تو زنگار بگیرد

9 چون نافهٔ تاتار دلم خون شود از غم چون گرد مهت نافهٔ تاتار بگیرد

10 خواجو ز چه معنی ز برای قدحی می هر لحظه در خانهٔ خمار بگیرد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر کس نیست که دست من غمخوار بگیرد

شاعر شعر کس نیست که دست من غمخوار بگیرد چه کسی است ؟

شاعر شعر کس نیست که دست من غمخوار بگیرد خواجوی کرمانی می باشد.

شعر کس نیست که دست من غمخوار بگیرد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر کس نیست که دست من غمخوار بگیرد چیست ؟

قالب شعر کس نیست که دست من غمخوار بگیرد غزل است

مضمون اصلی شعر کس نیست که دست من غمخوار بگیرد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر باحال, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر باحال, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر