-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زیر کله نمونه روی تو مه نداشت کس ماه را نمونه به زیر کله نداشت
2 بگرفت چارسوی رخت زلف و هیچ وقت یک شب جهان چو روی تو در چارده نداشت
3 در ضبط آفتاب نشد ملک نیم روز کز زلف عنبرین تو قیر سیه نداشت
4 دوش آتشی به سینه همی زد هوای تو بگریخت اشک و سوخته شد دل چو ره نداشت
5 خونم بخورد و چشم تو لب تر نکرد، ازآنک دود دگر نوشت و خط تو نگه داشت
6 با این همه وفای تو دارد میان جان دل خود ز دست رفت، چو او کس نگه داشت
7 از خون نوشته ام به دو رخ ماجرای عشق از بس که در سفینه دل جایگه نداشت
8 یک وعده تو در حق خسرو به سر نشد گویی که باد بود که بار گنه نداشت