هیچ آفریده‌ای به از شهریار گزیدهٔ غزلیات 28

هیچ آفریده‌ای به جمال فریده نیست

1 هیچ آفریده‌ای به جمال فریده نیست این لطف و این عفاف به هیچ آفریده نیست

2 آن سروناز هم که به باغ ارم در است فرد و فرید هست و لیکن فریده نیست

3 نرگس دریده چشم به دیدار او ولی دیدار آفتاب به چشم دریده نیست

4 در بزم او که خفته فرو پلک چشم‌ها غیر از دل تپیده و رنگ‌پریده نیست

5 هر آهویی به هر چمنی می‌چرد ولی آن آهویی که در چمن او چریده نیست

6 زلفش بریده رشته پیوند دل ولی خود رشته‌ای که دل دمی از وی بریده نیست

7 از شهریار غیر گناه مجردی یک نقطه سیاه دگر در جریده نیست

عکس نوشته
کامنت
comment