1 جهان فضل و کرم ای که وحش و طیر مدام به پیشگاه تو هستند در نماز اندر
2 خروس جنگل گیلان دویده با یک پای به خوان نعمت آن کیش فحل مازندر
1 تا به دارالملک عزلت گشته ام فرمانروا تاج فقرم ساخت بر تخت قناعت پادشا
2 آستین افشاندم از گرد علایق آشکار تا زدم مردانه بر ملک دو عالم پشت پا
1 ای عنبرین فضای صفاهان ز من درود بر خاک مشکبیز تو و آب زنده رود
2 بر ریگهای پر در و یاقوت و بهرمان بر خاکهای پر گل و نسرین و آبرود