- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عالم از جام لب خراب مکن تهمت اندر سر شراب مکن
2 هر زمان تافته مشو بر ما تو مهی، کار آفتاب مکن
3 با چنان ره مرو به غارت شب کار دزدی به ماهتاب مکن
4 گر چه زان غمزه فتنه شهری امشبی آرزوی خواب مکن
5 خیمه حسن را به صحرا زن گردن عاشقان طناب مکن
6 ور ترا آرزوی کشتن ماست غمزه خود می رود، شتاب مکن
7 زلف خود را به زیر گوش منه دام ماهی به زیر آب مکن
8 از دهان توام سؤالی هست گر نداری دهن، جواب مکن
9 چشمم از گریه یک زمان بازآ خانه مردمان خراب مکن
10 بی چراغ است خانه خسرو هر زمان روی در نقاب مکن