-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 عالم از سیل فنا گرچه خطرها دارد هرکه در عالم مستی است چه پروا دارد
2 غم عالم بهل ایخواجه غم خویش بخور ز آنکه عالم چه غم از ننک و بد ما دارد
3 ساقی مهوش و یک شیشه می و گوشه امن هرکه افزود بر اینها سر غوغا دارد
4 چون کس امروز نداند که سر آرد یا نه ابله است آنکه چو زاهد غم فردا دارد
5 اهلی دلشده چونشمع بسی سوخته است تاکنون در نظر اهل دلان جا دارد
6 نظر بکعبه و مسجد دل از در تو نکرد که هرزه گرد بود گر بهر دری باشد
7 کنون که اهلی ما راست بیوفایی کار نه کار او بود این کار دیگری باشد