1 عاقل ز حسود خود حذر خواهد کرد کو ازره چشم بد نظر خواهد کرد
2 از رشک حسود زهر چشمی خیزد وین زهر نظر در او اثر خواهد کرد
1 روز ابر است و دهد ساقی جان ساغر ما سایه رحمت او کم نشود از سر ما
2 یکدم ای عمر از درما نیز درآی پیش از آن دم که عجل حلقه زند بر درما
1 چون به زنجیر محبت بسته یی پای مرا عفو باید کردنت دیوانگی های مرا
2 من بسر گر میروم جرمی ندارم زانکه تو هر دم آتش می فروزی دیگ سودای مرا
1 آه کز دست دل این سینه ریش است مرا هر بلایی که بود از دل خویش است مرا
2 من که بیگانه ز خویشم ز غم و محبت هجر چه غم از محنت بیگانه و خویش است مرا