🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

باد از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) مثنوی معنوی 72

مثنوی معنوی 72 ام از 6329 دفتر چهارم

باد بر تخت سلیمان رفت کژ

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28

1 باد بر تخت سلیمان رفت کژ پس سلیمان گفت بادا کژ مغژ

2 باد هم گفت ای سیلمان کژ مرو ور روی کژ از کژم خشمین مشو

3 این ترازو بهر این بنهاد حق تا رود انصاف ما را در سبق

4 از ترازو کم کنی من کم کنم تا تو با من روشنی من روشنم

5 هم‌چنین تاج سلیمان میل کرد روز روشن را برو چون لیل کرد

6 گفت تا جا کژ مشو بر فرق من آفتابا کم مشو از شرق من

7 راست می‌کرد او به دست آن تاج را باز کژ می‌شد برو تاج ای فتی

8 هشت بارش راست کرد و گشت کژ گفت تاجا چیست آخر کژ مغژ

9 گفت اگر صد ره کنی تو راست من کژ شوم چون کژ روی ای مؤتمن

10 پس سلیمان اندرونه راست کرد دل بر آن شهوت که بودش کرد سرد

11 بعد از آن تاجش همان دم راست شد آنچنان که تاج را می‌خواست شد

12 بعد از آنش کژ همی کرد او به قصد تاج او می‌گشت تارک‌جو به قصد

13 هشت کرت کژ بکرد آن مهترش راست می‌شد تاج بر فرق سرش

14 تاج ناطق گشت کای شه ناز کن چون فشاندی پر ز گل پرواز کن

15 نیست دستوری کزین من بگذرم پرده‌های غیب این برهم درم

16 بر دهانم نه تو دست خود ببند مر دهانم را ز گفت ناپسند

17 پس ترا هر غم که پیش آید ز درد بر کسی تهمت منه بر خویش گرد

18 ظن مبر بر دیگری ای دوستکام آن مکن که می‌سگالید آن غلام

19 گاه جنگش با رسول و مطبخی گاه خشمش با شهنشاه سخی

20 هم‌چو فرعونی که موسی هشته بود طفلکان خلق را سر می‌ربود

21 آن عدو در خانهٔ آن کور دل او شده اطفال را گردن گسل

22 تو هم از بیرون بدی با دیگران واندرون خوش گشته با نفس گران

23 خود عدوت اوست قندش می‌دهی وز برون تهمت به هر کس می‌نهی

24 هم‌چو فرعونی تو کور و کوردل با عدو خوش بی‌گناهان را مذل

25 چند فرعونا کشی بی‌جرم را می‌نوازی مر تن پر غرم را

26 عقل او بر عقل شاهان می‌فزود حکم حق بی‌عقل و کورش کرده بود

27 مهر حق بر چشم و بر گوش خرد گر فلاطونست حیوانش کند

28 حکم حق بر لوح می‌آید پدید آنچنان که حکم غیب بایزید

جلال الدین محمد مولوی(مولانا) از شاعران بزرگ قرن 7 هجری می باشد و سبک شعری ایشان عراقی است.
اثر باد بر تخت سلیمان رفت کژ مثنوی معنوی 72 ام از 6329 دفتر چهارم در مثنوی معنوی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد
شعر قالب : مثنوی معنوی سبک : عراقی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر باد بر تخت سلیمان رفت کژ

شاعر شعر باد بر تخت سلیمان رفت کژ چه کسی است ؟

شاعر شعر باد بر تخت سلیمان رفت کژ جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر باد بر تخت سلیمان رفت کژ در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر باد بر تخت سلیمان رفت کژ چیست ؟

قالب شعر باد بر تخت سلیمان رفت کژ مثنوی معنوی است

سبک شعر باد بر تخت سلیمان رفت کژ چیست ؟

سبک شعر باد بر تخت سلیمان رفت کژ سبک عراقی است

مضمون اصلی شعر باد بر تخت سلیمان رفت کژ چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

باد از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) مثنوی معنوی 72

مثنوی معنوی 72 ام از 6329 دفتر چهارم
بنر