جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

عرض از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1061

غزل 1061 ام از 6329 غزلیات

عرض لشکر می‌دهد مر عاشقان را عشق یار

1 عرض لشکر می‌دهد مر عاشقان را عشق یار زندگان آن جا پیاده کشتگان آن جا سوار

2 عارض رخسار او چون عارض لشکر شدست زخم چشم و چشم زخم عاشقان را گوش دار

3 آفتابا شرم دار از روی او در ابر رو ماه تابان از چنان رخ الحذار و الحذار

4 چون به لشکرگاه عشق آیی دو دیده وام کن وانگهان از یک نظر آن وام‌ها را می‌گزار

5 جز خمار باده جان چشم را تدبیر نیست باده جان از که گیری زان دو چشم پرخمار

6 چون تو پای لنگ داری گو پر از خلخال باش گوش کر را سود نبود از هزاران گوشوار

7 گر عصا را تو بدزدی از کف موسی چه سود بازوی حیدر بباید تا براند ذوالفقار

8 دست عیسی را بگیر و سرمه چوب از وی مدزد تا ببینی کار دست و تا ببینی دست کار

9 گر ندانی کرد آن سو زیرزیرک می‌نگر نی به چشم امتحانی بل به چشم اعتبار

10 زانک آن سو در نوازش رحمتی جوشیده است شمس تبریزیش گویم یا جمال کردگار

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر عرض لشکر می‌دهد مر عاشقان را عشق یار

شاعر شعر عرض لشکر می‌دهد مر عاشقان را عشق یار چه کسی است ؟

شاعر شعر عرض لشکر می‌دهد مر عاشقان را عشق یار جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر عرض لشکر می‌دهد مر عاشقان را عشق یار در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر عرض لشکر می‌دهد مر عاشقان را عشق یار چیست ؟

قالب شعر عرض لشکر می‌دهد مر عاشقان را عشق یار غزل است

مضمون اصلی شعر عرض لشکر می‌دهد مر عاشقان را عشق یار چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر